• وبلاگ : چشم و چراغ
  • يادداشت : روز چهارم
  • نظرات : 0 خصوصي ، 5 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + هدي 

    دوست عزيز به طور تصادفي اين بخش از نوشته هايتان به دستم رسيد. اندكي تعصب در آن ديدم.

    ميزان اطلاعاتتان را نمي دانم اما يک نکته را توجه نکرديد كه ايراني ها سال هاي پيش از اين قهوه مي خوردند و چاي همراه سماور از روسيه به ايران وارد شد. دليل نامگذاري قهوه خانه ها هم اين بود.

    اگر مي خواهيم از فرهنگمان محافظت كنيم لازم نيست فرهنگ هاي ديگر را تحريم يا تخريب كنيم. كافيست كمي بيشتر درباره هويت و پيشينه خود بدانيم و تمدن سرزمينمان را حفاظت و هم پاي ساير فرهنگ ها به جهان معرفي كنيم.

    موفق باشيد

    پاسخ

    خوردن قهوه مهم نيست. مهم برندهاي خارجي قهوه است كه وابستگي ما را بيشتر مي كند.
    يك تئوري تقريبا اثبات شده (!) هست كه مي گه هرچيزي كه خوشمزه اس و حال مي ده در هر وعده غذايي و بدون در نظر گرفتن هيچ نوع رژيمي بايد مصرف بشه والا ....
    دنبال يه جايي مي گردم تئوريم رو ثبت كنم. يه دنباله اي هم براي بعد از " و الا..." پيدا كنم بعدش بيام بگم اينا چيه نوشتي ؟ قهوه حال ميده ديگه! اذيت نكن ديگه
    از نكاتي كه با دوستان پيگير تحريم كالاهاي صهيونيستي مطرح مي كنيم همين است كه نتيجه گرفتن در اين قضيه چند ركن دارد. يكي ش فكر كردن براي جايگزين است و سرمايه گذاري براي فرهنگ سازي و تبليغ به نفع جايگزين ها. اين تبليغ به‌ليمو خودش كلي ثواب داشت الآن!
    سلام
    ممنون از دعوت تان، از گوگل ريدر پيگير مطالب تان هستم.
    از فرهنگ مي شود صدها تعريف ليست کرد ولي يکي شان مدتي است خيلي ذهنم را به خودش مشغول کرده، دکتر داوري هم در "درباره غرب" اشاره اي به آن کرده: "نظام معنا، حوزه ي معنا، نظام تفسيري، ساختارهاي تعبيري جامعه در برقراري نسبت با مفاهيم". به زبان ساده ترش يعني هماني که وقتي راننده تاکسي ايي که من در تاکسي اش نشسته ام و جز من و او کسي در تاکسي نيست صداي پخش را تا منتها اليه بلند کرده اما به محض اينکه يک مسافر خانم به جمع مان اضافه شد، کم مي کُندَش! به زبان ديگرش افزايش معنادار داوطلبين اعتکاف، حماسه ي نه دي، پر شور تر شدن روز به روز سالگشت استقلال مان(22 بهمن) که نظام تمام هست و نيستش را در ريختن مردم به خيابانها به محک آزمون و مشروعيت مي گذارد(هيچ نظام حکومتي در دنيا چنين ريسکي نمي کند) ترافيک وحشتناکي که پشت سفرهاي زيارتي عمره و عتبات عاليات است، کانونهاي پررنگ مذهبي(عاشورا، قدر، نيمه ي شعبان و ..) و افزايش کمي و کيفي شان و همين مسجد آمدن مردم در روز 13 که دل تان را روشن کرده و قس علي هذا...
    نمي دانم جين پوشيدن و قهوه خوردن و ... را بايد نماد فرهنگ غرب بدانيم يا نه؟! نمي دانم هم در اين بازي جهاني شدن يا به تعبير صحيح ترش، غربي شدن چقدر قافيه را باخته ايم؟! نمي دانم و هزاران نمي دانم ديگر از اين دست ها ذهنم را مشغول کرده! ولي اينقدر مي دانم در جهاني که ماترياليسم و خور و خواب و سکس از سر و کول نظام معنايي اش بالا مي رود هنوز "کم من فئه قليله" اي هست که نظام معنايي ديگري براي معنادار کردن مفاهيم براي خود قائل است؛(شايد بشود مسئله را عوض کردن مسير تاريخ بشر دانست! نمي دانم؟! شايد؟!) به همين خاطر است که مدتي است به جامعه و مردم و سنت و تاريخ و فرهنگ و آداب و رسوم و در يک کلام به کشورم عشق مي ورزم. حتي فحشها و ناسزاها و سخنان رکيک شان مثل سابق برايم سنگين و قبيح نيست! به آينده هم خيلي اميدوارم.
    برقرار باشيد و قلم تان پر طپش
    پاسخ

    سلام. البته منظور من هم فقط قهوه نبود. کلا مدل تغذيه و به تبع اش سبک زندگي.
    + ايريت 
    خداييش به درد ميگرن اگر بخوره من مشتري ام
    پاسخ

    من البته ميگرن ندارم خداراشكر و نمي دانم تاثيرش روي ميگرن چطور است اما غالبا نوشيدني هاي آرام بخش روي ميگرن هم موثرند.