سلام.

از طريق وبلاگ آقا مرتضي روحاني با وبلاگ شما آشنا شدم.

شريعتي رنگ ميباخت را كاش نمي نوشتيد.نيازي نبود به مقابله ي اين دو شخصيت بپردازيد.

سركار خانم قدياني

بنده با وبلاگ حضرتعالي امروز ، 12 ارديبهشت ، در خبري كه در سايت خبري پارسينه از وبلاگ شما و تحت عنوان ، با خواندن كتابهاي استاد مطهري ، شريعتي برايم رنگ باخت، آشنا شدم .شماي بزرگوار را نمي شناسم و بار اولي ست كه از وبلاگتان نقل قولي شده است اما خواهش دارم در راه تقدير از استاد شهيد مطهري بزرگ كه بنده ايشان را دوست مي دارم و روز روزگاري با خوانده كتاب انسان كامل ايشان از بحراني روحي رها شدم زمينه توهين به شخصيتي چونان دكتر شريعتي بزرگ را فراهم نكنيد .شايد هم شما بي اطلاع از آن باشيد كه سايتي خبري قسمتي از بلاگتان را نقل كرده و ناراضي !!! اما اين موضوع در اين دوران سخت و سنگين تهاجم فرهنگي غرب كه به عينه كوچه و خيابان هاي ما را فرا گرفته و سرزمين هاي اسلامي و شرقي را در هم نورديده است و مي رود تا اعلام پيروزي خود را جشن بگيرد اصلا موضوع خوبي نيست كه يكي از استوانه هاي دفاع از اسلام شيعي و اسلام سرخ علوي را با توهين و تحقير حذف كرده و راه پيشروي دشمن را هموارتر كنيم .اگر تعصب نداشته باشيد و حوصله داشته باشيد توجهتان را به آثار فيلسوف بزرگ و ريس دپارتمان اسلام شناسي دانشگاه جورج واشنگتن جناب دكتر سيد حسين نصر و مقالات اخيرشان در باب دفاع از اسلام مخصوصا بعدا از يازده سپتامبر جلب مي كنم .ايشان هم پيش از انقلاب به همراه استاد علامه طباطبايي از ديدگاههاي شريعتي خشنود نبودند اما هيچگاه زبان به تحقير ايشان باز نكردند زيرا مي دانستند قسمتي از دلهاي پرشور جوانان شيعه با اوست و نبايد راه دشمن را باز كرد.هرچند كه علامه اكنون نيز جايي در ميان تبليغات رنگارنگ تلويزيون ما ندارد و فرزندان مطهري هم اندك اندك كنار گذاشته مي شوند.پرحرفي اين حقير را عفو كنيد.

با تقديم احترام

سرباز علوي-آريايي ايران زمين