1- اين "جهودها" را با چه لحني بايد بخوانيم تا به منظور شما نزديک بشويم؟ اصلا چرا "جهود" و نه "يهودي"؟
2- من به قدر کافي درباره تاريخ مقاومت لهستان و فرانسه مطالعه نکردهام تا بتوانم بگويم نقاط افتخارآميز داشته يا نه و اين نقاط افتخارآميز چقدر بودهاند. اما به سينما (سينماي هيچ کشوري) هم اعتماد ندارم و اگر حرف تاريخي از زبان فيلم و فيلمساز بشنوم، اصل را ميگذارم بر اينکه همه حقيقت نيست. مگر خلافش بهم ثابت بشود. يعني اينکه ديدن اين فيلم يا فيلمهاي ديگري شبيه اين، نه مرا متقاعد ميکند که اکثريت يهوديها بزدلاند، نه به اين باور ميرساندم که اکثريتشان شجاعاند. فيلم کلا براي من ملاک نيست.
3- گفتهايد در جواب يکي از خوانندههايتان (نقل به مضمون) که ترسو بودنشان، اگر به يهودي بودنشان مربوط نباشد به مسلمان نبودنشان مربوط است. اگر اين طور بود آن وقت هيچ غيرمسلمان شجاعي نبايد ميداشتيم توي دنيا. نداريم؟
4- امام حسين ميگويند اگر دين نداريد دست کم آزاده باشيد. اين يعني آزادگي بدون دينداري هم ممکن است. من فکر ميکنم درباره بقيه فضايل اخلاقي هم بشود همين حرف را زد. در کل معتقدم اخلاق بدون دينداري ممکن است. حالا اينکه چقدر سختتر است از اخلاق همراه با دينداري و ضمانت اجرايي ندارد بماند. اما به اتکاي همان حرفي که آن بالا زدم، فکر ميکنم شجاع بودن يا نبودن مردم، بيشتر از هرچيز به شخصيت و تربيتشان مربوط است. (البته دين بخشي از تربيت انسان است و اينجاست که تاثيرش را ميگذارد روي اخلاق آدم.) وقتي همچه چيزي را بپذيريم آن وقت ديگر نميتوانيم بپذيريم که طرفداران يک دين، محکومند به ترسو بودن. اين را البته قبول دارم که نوع تربيت بعضي از اديان، شانس شجاع بودن را براي طرفدارانشان زيادتر ميکند.
5- اين که يهوديهاي ترسو (يا محتاط و محافظهکار) هستند، حرفي است که خيلي زده شده آن هم نه فقط از طرف مسلمانها. مسيحيهاي اروپايي هم تا قبل از جنگ دوم و فضاحتي که سر يهودي ستيزي به بار آمد از اين حرفها ميزدند. کاش ميشد بررسي علمي کرد. کلا روانشناسي تحليلي اديان چيز جالبي است.