سلام

از بدبختيهاي اعظم اين مملکت نبودن رسانه ي مردميِ غير پايتختي است! کافي بود همين اتفاق در تهران بيفتد تا کار بکشد به استيضاح کابينه و نظام حتي! سهم اکثريت مطلق غيرپايتخت نشين اين جامعه از رسانه تقريبا هيچ است! غالب محتواي رسانه ها را مسائل و مشغله هايي از جنس پايتخت پر کرده؛ مترو و بي آر تي و هزار جور کوفت و زهر مار ديگر! سهم اکثريتي که بار انقلاب و آرمانهايش هميشه بر دوش هاي خسته و زخمي شان بوده، بقول پرويز اميني تنها «مستقيم آبادي» است! گرد و غبار، چند ماه از سال در کرمانشاه و ايلام و اهواز مردم را جان به لب مي کند ولي آب از آب رسانه چي ها و حکومتي ها تکان نمي خورد اما همين که نفحاتش به تهران مي رسد رسانه ها سونامي خبري به راه مي اندازند و شهرداري ماسک رايگان توزيع مي کند و الخ! اهوازيها بارها و بارها گرماي بالاي 50 درجه را در سال تحمل مي کنند اما دولت کريمه براي آنکه زير بار اضافه پرداختيهاي بدي آب و هوا نرود دما را حول و حوش 40 اعلام مي کند اما همين دماي حول و حوش 40 تبديل بع رپرتاژهاي خبري n دقيقه اي مي شود و توصيه هاي بهداشتي وزير بهداشت و بهداشت تغذيه اي و تهران را هم چند روز تعطيل مي شود! آنطور که يکي از رفقا مي گفت اين بنده خدا به طرز فاجعه باري هم فوت کرده! تشنج گرفته ظاهرا و با صورت و شکم از روي تخت به زمين افتاده و ... لا اله الا الله!