سلام
من كه يه بار خواستم بخونم تا يه جاهايي كه رسيدم اون درخشان از رو تختم كش رفت و ديگه نداد تا فرصتش تموم شد و رفتم دادم كتابخونه تا بده به اونيكه بعد من توي ليست بود
چه شب و روزاي شيريني داشتيم
زهرا جان اگه قابل بدونيد من آپم با " ايران- تهران- 1389"
دعا فراموشت نشه خيلي محتاجم هم خودم هم همسر بهتر از خودم