سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

گاهی فکر می‌کنم خداوند خاک من‌را به جای آب، با دوغ گل کرده، بس که عاشق لبنیاتم. تاجائیکه غذا نمی‌خورم همراهش ماست، بلکه ماست می‌خورم همراهش غذا. این عادت غذایی البته جنبه آباواجدادی دارد. مادرم هم در بدو ورودش به این خانواده تعجبش گرفته بوده که: «دیدم هرکدام به‌تنهایی اندازه یک خانواده، ماست می‌خورند.» عادات غذایی خانواده پدری البته به این ختم نمی‌شود. خوب یادم هست پنج شش ساله بودم که مادرم به توصیه مادربزرگم، خدابیامرز، سیرخام به خوردم می‌داد. یعنی عصرها صدا می کرد که: زهرا بیا وقت سیرته. یک کپه سیرخام‌رنده‌شده می‌گذاشت ته زبانم و می‌فرمود: قورت بده، هیچی نیست! بچه‌های دهه شصت هم که همه سربه‌زیر، همه حرف‌گوش‌کن، همه خااانوم، قورتش میدادم. یک همچین چیزی را بگذار رو زبان بچه های الان، روی خودت بالا می‌آوردنش.

خدایی سیره موثر هم بود. تاقبلش زمستان‌هام عجین می‌شد با بوی درمانگاه و درد پنسیلین، سیر باعث شد زمستان‌ها بیاید و برود و ککم نگزد. روحت شاد مادربزرگ.

به این‌ها اضافه کنید کلی خوراکی‌های عق‌آور که بم می‌خوراندند و هرکدام برای چیزی خوب بود. از افزایش آی‌کیو، تقویت پیاز مو تا تراکم استخوان و بهبود عملکرد دستگاه گوارش و بالاخره فرشدن مژه.

بگذریم، صحبت سر لبنیات بود. امسال که این بستنی فالوده‌ای‌های صدوپنجاه تومنی پدیده سال بود و می‌بینیم که سهمیه‌بندی هم شده. اما به نظرم آنچه می تواند پدیده قرون و اعصار لقب بگیرد این دوغ‌های‌باطعم‌موسیر است. از اینهایی که توی نایون است. دوغ پگاه. انصافاً آدم با خوردنشان احساس می‌کند درهای یک دنیای جدید به رویش گشوده شده. امیدوارم در بهشت هم از اینها پیدا بشود. مثلاً به‌عنوان شراباً طهورا.

قبلاً گفته بودم چای‌های مختلف را معرفی می‌کنم. امروز پونه. پونه را می توانید آسیاب کنید بریزید توی آن دوغ‌های‌آسمانی. زیاد پودرش نکنید و بگذارید وقت خوردن بیاید زیر دندانتان. با دندان که له‌ش می‌کنید عجیب خنک می‌کند دهان را. برگهای خشکش را بگیرید تو دست و خورد کنید. بوش که به آدم می‌خورد حال خوشی دست می‌دهد.

همین طوری هم می‌شود دم کرد و نوشید. دوقاشق پونه به علاوه یک لیوان آب، پانزده دقیقه دم بکشد. اگر دوست داشتید با نبات. این هم مزایاش: ضد تشنج، مسکن اعصاب، محرک هضم، درمان استسقاء، رفع سوزش معده، تسکین سرفه و رفع سکسکه!

شرح حال: در طول نوشتن این پست چندبار دهنم آب افتاد. آخر مجبور شدم بروم برای خودم یک لیوان دوغ بریزم بیاورم.

 

بعداًترنوشت: این را امروز دیدم، گویا علامه بهلول هم ماست‌خور بوده‌اند:دی


نوشته شده در  دوشنبه 89/4/21ساعت  5:56 عصر  توسط زهرا قدیانی 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
بیرون از نقش
دیدار یار آشنا
به
پراکنده نویسی، یعنی من هستم.
دلار
ساده
کمتر بهتر است
ندارد
درد دلپذیر
طرز تهیه غذای من
بازم آدم های خوب شهر
[عناوین آرشیوشده]