دیشب رفته بودیم دیدن نمایش «اذان صبح» در تالار وحدت. آخر نمایش به عادت مألوف همه شروع کردند به دست زدن. یکهو عقب سالن محکم و اعتراضی صلوات فرستادند که مردم شهادت است، دست میزنید؟ جمعیت سالن هم که اکثراً تیپ مذهبی داشتند، دستهایشان یکییکی تبدیل میشد به صلوات. آن وسط دوتا جوان که با آن تیپ هنریشان در اقلیت مطلق بودند، از جا بلند شدند و به شیوهای نامأنوس دست هایشان را بالا گرفتند و به دست زدن ادامه دادند! بازیگران پرتعداد نمایش گروهگروه روی سن میآمدند و این وسط فرصتی پیش آمده بود برای ایجاد یک مدل رقابت بین عقب سالن که توانسته بودند اکثریت مطلق سالن را با خود همراه کنند و آن دوتا جوان ایستاده با دست!
صحنه رقتانگیزی بود برایم، دیدن عقدههای سالیان دراز که با دست زدن بین صدای صلوات یک سالن اندکی تسکین میافت.
خدایا، عقیده مردم ما را، از هر سنخی که هست از عقدههاشان مصون بدار.