یخچال وحشت
«فاشیسم» پدیدهایست که خیلیها پی افشای زمینهها و عوامل پیدایشاش بودهاند.
سوال اینست که چه گروههایی به جنبش تودهای میپیوندند و چرا؟
دو گروه عمده، دو پاسخ جامعه شناسانه و متضاد به این سوال دادهاند. گروه اول نظریهپردازان جامعه تودهواراند، از جمله هاناآرنت، که معتقد بودند پیدایش جنبشهای توتالیتر و پیوستن مردم به این جنبشها حاصل ذرهای شدن مردم و افول طبقات و گروههایی است که تا پیش از آن از مردم عضوگیری میکرد. بادرهمشکسته شدن طبقات و گروهها، افراد ذرهای شده و به نازیها گرایش پیدا میکردند.
گروه دوم دیدگاه جنبش طبقاتی است که برعکس معتقدند نازیسم حاصل تقویت پیوندهای طبقاتی است. این طبقه متوسط و لایه میانی جامعه بودند که از نازیها حمایت کردند. هیتلریسم واکنش نومیدانه بخش پائینی طبقه متوسط است که فقر روانشناختی آنها را دچار ناامنی احساسی کرد و همین موضوع زمینه را برای پیدایش جنبش تودهای فراهم آورد. میشائیل هانکه در روبان سفید جنبههای روانشناسانه پیدایش نازیسم را پررنگ میکند. روبان سفید، بیننده را وارد جامعهای میکند که مرگ عاطفه و انسانیت آنرا به یخچالی وحشتناک تبدیل کرده است.
دیدن این فیلم به آنان که علاقهمند به ریشههای انقلابها و جنبشها هستند توصیه میشود. فیلمی که حجم انبوهی از سردی، وحشت، تنفر و دیگر احساسات منفی ممکن(!) را به بیننده منتقل میکند، بهخصوص اگر در یک عصر پائیزی دیده شود.
پیآمد یک: اگر فیلم را دیدید، خواندن این نقد هم موضوعیت پیدا میکند.
پیآمد دو: چهره این پسر من را یاد دهنمکی میانداخت! در تمام طول فیلم.
پیآمد سه: عجب پست عصاقورتدادهای شد!