سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

یکم. شنونده خوبی هستم. دستم را می‌گذارم زیر چانه، سکوت می‌کنم و می‌گذارم طرف هرچقدر دلش می‌خواهد حرف بزند. تازه وقتی خودش حرف کم می‌آورد، کمک‌ش می‌کنم، سوال از توی سوال درمی‌آورم و حرف توی حرف می‌کشم. این‌طور می‌شود که یک‌هو به خودم می‌آیم و می‌بینم دوسه‌ساعت گذشته و وااای چطور این‌همه حرف را در چهارهزارکلمه جمع کنم؟ طرف زن باشد هم که بدتر!

مرضیه هاشمی، خبرنگار آمریکایی‌الاصل پرس‌تی‌وی

دوم. دوکار را خیلی زیاد دوست دارم. عکاسی خبری، مصاحبه‌گری. عکاس که باشی می‌توانی از جایگاهی ورای ساختارهای مرسوم به قضایا نگاه کنی. جایی باشی که مردم دیگر نمی‌روند و دوربینت به بودن تو در آن مکان‌ها مشروعیت می‌دهد، مردم می‌گویند خب عکاس است، دارد عکس می‌گیرد، اشکالی ندارد که بالای سن، روی درخت و توی چشم مردم باشد!

در مصاحبه، تو در نقش منحصربفردی قرار می‌گیری. تجربه مصاحبه‌گر فقط مختص خودش است و با نوشتن متن مصاحبه هم به خواننده منتقل نمی‌شود. فقط مصاحبه‌گر زبان‌بدن سوژه‌اش را می‌بیند، حالت حرف‌زدن، خنده، گریه، فکرکردن، تردید، تألم و اضطراب سوژه را فقط مصاحبه‌گر می‌بیند. و این هیجان‌انگیز است. مصاحبه‌گرها می توانند داستان‌نویس‌های خوبی هم بشوند. کلی تیپ توی‌ ذهن‌شان دارند که مردم دیگر فقط می‌تواند مشتاقانه مصاحبه‌هایشان را بخوانند(+ و +).

سوم. همین‌جوری‌ش وقتی می‌بینم یک نفر مسلمان شده، شیعه شده، گریه‌م می‌گیرد. به‌نظرم خیلی اتفاق باشکوهی‌ست. اولش که خانم هاشمی درباره شهادتین گفتنش می‌گفت بغضم را قورت دادم که اشک‌هام فضا را تحت‌تأثیر قرار ندهد و کارم خراب نشود. آخرش که تعریف کرد چطور در آتش‌سوزی خانه‌اش قرآن‌ش نسوخته، چشم‌هاش که وقت گفتن این حرف قرمز شد، اشک‌های من هم مجوز سرازیرشدن را گرفتند، شُرشُر! خیلی کیف داد!

چهارم. برگشتم خانه بدوبدو رفتم کتاب روش‌های تحلیل رسانه را که از نمایشگاه گرفته بودم و تا آن موقع سراغ‌ش نرفته بودم را شروع کردم به خواندن، محض جوگیری! کتاب خوبی است. رسانه‌ را با چهار رویکرد نشانه‌شناختی، مارکسیستی، روانکاوانه و کنش‌متقابلی تحلیل کرده. فصل های اولش برای کسانی که علوم‌اجتماعی خوانده‌اند یک‌کم تکراری است، اما بعدش جالب و فان می‌شود. مثلاً فوتبال را با این چهار رویکرد تحلیل کرده، با اینکه علاقه‌ای به فوتبال ندارم خیلی لذت بردم. تبلیغات را با رویکرد مارکسیستی تحلیل کرده، باید هم اینطور باشد! خلاصه که بخوانید، کتاب خوبی است.

روش‌های تحلیل رسانه. آرتور آسابرگر. دفتر مطالعات و توسعه رسانه‌ها

 


نوشته شده در  یکشنبه 89/7/25ساعت  9:47 عصر  توسط زهرا قدیانی 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
بیرون از نقش
دیدار یار آشنا
به
پراکنده نویسی، یعنی من هستم.
دلار
ساده
کمتر بهتر است
ندارد
درد دلپذیر
طرز تهیه غذای من
بازم آدم های خوب شهر
[عناوین آرشیوشده]